نقش شهید مطهری در احیای تفکر اسلامی
نقش شهید مطهری در احیای تفکر اسلامی:
یکی از مباحثی که استاد متفکر،شهید مطهری(ره)بسیار بدان توجه داشت و نسبت به آن اظهار نگرانی می کرد، مسأله ی احیای تفکر اسلامى بود. زمانی که اندیشه های سنتی در مورد دین با ورود گسترده افکار نو به ایران و نیز ضعف تفکر سنتی در پاسخ به معضل عقب افتادگی مسلمانان، به شدت مورد هجوم واقع شده بود، استاد که به خوبی پی برده بود که تنها ادعای تفکر نوین معارضه با دین نیست بلکه ادعای جانشینی آن را دارد، به مبارزه با اینگونه تفکرات انحرافی و وارداتىِ غربی و شرقی پرداخت و همه توان خود را در احیای تفکر ناب اسلامی به کار گرفت و معتقد بود که باید تفکر اسلامی را احیا کرد . نه تنها احیا ، بلکه باید پاسدار این تفکر اسلامی نیز بود.
استاد شهید مطهری با صلابت و با قدرت استدلالی قوی در برابر انحرافات می ایستاد و از انحرافات و کج اندیشی هایی که به نام دین مطرح می شد به هیچ وجه چشم پوشی نمی کرد.
استاد در این زمینه می گوید: دین مقدس اسلام، یک دین ناشناخته است.حقایق این دین،تدریجاً در نظر مردم واژگون شده است و علت اساسی گریز گروهی از مردم، تعلیمات غلطی است که به نام دین داده می شود. هجوم استعمار غربی، با عوامل مرئی و نا مرئی اش، از یک طرف. و قصور یا تقصیر بسیاری از مدعیان حمایت از اسلام، در این عصر،از طرف دیگر ، سبب شده که اندیشه های اسلامی در زمینه های مختلف، از اصول گرفته تا فروع،مورد هجوم و حمله قرار گیرد.
در زمانی که حماسه حسینی به غم خانه حسینی تبدیل شده بود استاد مطهری با نوشتن حماسه حسینی توانست : تحریفات عاشورا را بر ملا و امامان را به عنوان اسوه معاد و معاش، اسوه کار و تلاش و ستیز با نفاق ،معرفی کند و این فکر باطل را که سالهای سال در خانه دل مسلمانان آشیان کرده بود که ما کجا و ائمه کجا ، و آنان چنان در اوج عظمت و مجدند که ما خاکیان را به ساحت آن مقدسان راهی نیست ، از صفحه ذهن مسلمانان بزداید و روحیه ی حماسه ی دینی را در مسلمانان بارور کند.
استاد مطهری با شجاعت تمام، با خرافه گرایان و رسومات غلط و ناهماهنگ با ارزشهای دینی که در آن زمان رونق داشت در گیر شد و دیگران را به خیزش، فرا خواند و به خرافه زدایی از سیمای دین پرداخت و دین به دور از خرافه را،ارائه کرد و حقایق ناب را از باتلاق خرافه ها به در آورد. نمونه ی آن مقابله با خرافات بسیاری بود که درباره ی زن وجود داشت.
دو مسئله ی دیگری که شهید مطهری به تحقیق درباره ی آن ها پرداخته و برداشت های نادرست در تفکر مسلمانان را در آن مورد یادآور شده و احیای تفکر اسلامی درباره ی آن ها را لازم دانسته، مسئله ی توکل و زهد است.
همچنین استاد مطهری به منظور احیای اندیشه اسلامی و به دنبال ریشه یابی فاجعه ی تضعیف روح دینی،در کتاب علل گرایش به مادیگری، از مواردی به عنوان برجسته ترین دلایل گرایش به مادیگری و روی گردانی از معنویت و ایمان در غرب یاد می کند و در هر مورد می کوشد تا هم به روشنفکران غربزده ای که مبلغان بی جیره و مواجب فرهنگ غربی هستند و آن گونه می اندیشند که در غرب به آنها آموخته اند، و هم به مسلمانان خود باخته ای که ابهت و عظمت ظاهری تمدن غرب چشم آنها راخیره کرده و سبب شده تا آن را بی چون و چرا حق به حساب آورند،تفهیم کند که اگر غربی ها به هزار و یک دلیل،تفکر مذهبی را رها کرده و دین را افیون پنداشته اند، این امر تنها در مورد مذهبی که در میان ایشان رایج بوده صدق میکند و به هیچ وجه قابل انطباق بر اسلام که اساساً دین حیات و حرکت است و همگان را بر تلاش و تحرک فرا می خواند نیست.
همچنین استاد مطهری تصور غلط از دین را از اذهان پاک کرد و نشان داد که اسلام نظامی است که یک انسان خردمند و فرهیخته منطقی هم می تواند به آن باور داشته باشد.
کاری از مدیر وبلاگ
امام خامنه ای: